بودجه ریزي و بودجه ریزي عملیاتی
روشهاي بودجه ریزي و بودجه ریزي عملیاتی
فهرست
-1 اهداف
-2 روشهاي بودجه ریزي
-1 بودجه ریزي متداول ( سنتی )
- نقاط ضعفسیستم بودجه ریزي سنتی در دستگاههاي اجرائی
-2 بودجه ریزي افزایشی
-3 بودجه برنامه اي
-4 بودجه بر مبناي صفر
-5 نظام طرح ریزي- برنامه ریزي – بودجه بندي
-6 بودجه ریزي عملیاتی
- تعاریفبودجه ریزي عملیاتی
-3 تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه ریزي سنتی و برنامه اي
- تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه سنتی یا متداول
- تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه برنامه اي
-4 پیشینه بودجه ریزي عملیاتی
-5 اهداف بودجه ریزي عملیاتی
-6 مزایاي بودجه ریزي عملیاتی
-7 اهداف
-8 مروري بر تعاریفبودجه ریزي عملیاتی
-9 مراحل انجام بودجه عملیاتی
-قیمتتمام شده
- روشاندازه گیري کار
- استفاده از نرم
-استفاده از استاندارد
- 10 هزینه یابی بر مبناي فعالیت
2
مقدمه
بودجه ریزي عملیاتی ، فرآیند مرتبط ساختن هزینه ها و نتایج است، در حال حاضر این نوع بودجه بندي در بسیاري از کشورهاي
توسعه یافته استقرار یافته است . در کشور ما نیز لزوم برقراري سیستم بودجه ریزي مورد توجه قرار گرفته و در این راستا دولت موظف
شده است تا پایان برنامه پنجم توسعه اقتصادي ، اجتماعی و فرهنگی به تدریج زمینه هاي لازم را براي تهیه بودجه به روش عملیاتی در
کلیه دستگاههاي اجرائی به نحوي فراهم آورد که لایحه بودجه سال سوم برنامه به روش عملیاتی تهیه ، تدوین و تقدیم مجلس شوراي
اسلامی شود،همچنین در اجراي بند ( 32 ) سیاستهاي کلی برنامه پنجم توسعه و استقرار نظام بودجه ریزي عملیاتی ، اعتباراتی که بر اساس
قیمت تمام شده موضوع ماده ( 16 ) قانون مدیریتخدمات کشوري اختصاصمی یابد پساز پرداخت به واحدهاي مربوطه بدون الزام به
رعایت قوانین و مقررات عمومی حاکم بر دستگاههاي دولتی و فقط بر اساس آئین نامه مالی و معاملاتی و اداري و استخدامی هزینه می
گردد که متضمن پیش بینی نحوه نظارت بر هزینه ها و تحقق اهداف پیش بینی شده است و با پیشنهاد معاونت برنامه ریزي و نظارت
( راهبردي رئیس جمهور و وزارت امور اقتصادي و دارائی به تصویب هیئت وزیران می رسد ،خاطر نشان می گردد مواد ( 138 ) و ( 144
قانون برنامه چهارم توسعه نیز دولترا موظف به استقرار نظام بودجه ریزي عملیاتی نموده تا منجر به افزایشکارائی ، بهره وري و استقرار
نظام کنترل نتیجه و محصول گرددو همچنین بند (و) ماده ( 31 ) قانون مذکور دولت را موظف به تدوین استانداردهاي ملی حسابداري
طرح تملکدارائیهاي سرمایه اي براي تعیین دقیق عملکرد حسابهاي سرمایه گذاري بخشعمومی و تعیین قیمت تمام شده طرحها نموده
1386 مجلسشوراي اسلامی و همچنین جزء (ج) بند ( 9) ماده /7/ استکه این امر در ماده ( 16 ) قانون مدیریتخدمات کشوري مصوب 8
واحده قانون بودجه سال 1389 نیز مورد تکلیفواقع گردیده است.
3
روشهاي بودجه ریزي
از نظر تکنیک تهیه و تنظیم بودجه برحسب هدفها وانتظاراتی که در طی دوران متمادي سپري کرده است سیر تحولی گوناگون
داشته استکه به ترتیباین مراحل تکامل، که به روشهاي بودجه ریزي موسوم است، ذکرمی شوند.
-1 بودجه ریزي متداول ( سنتی )
دربودجه ریزي متداول هدفها و تاکیدات صرفاً به ابزار مالی و حسابداري دریافتهاو پرداختهاي بخشدولتی استوار است و توزیع
منتهی می گرددو نقشمجلسو پارلمان در بررسی بودجه فقط متوجه حفظ و « دستگاه -مواد هزینه » اعتبارات منحصراً معطوف به
کنترل مخارج دولت در چهار چوب اعتبارات مصوب می باشد که هیچ هزینه اي از اعتبارات مصوب تجاوز ننموده باشد و هر
هزینه اي در محل و موادخود به مصرف رسیده باشد . در سیستم بودجه ریزي متداول با ملاحظه ارقام و اطلاعات مندرج در سند
بودجه تشخیصاینکه دولت چه اعمالی را انجام می دهد و در قبال پولی که خرج می شود چه نتایجی را بدست می آورد نشان
داده نمی شود و از این رو مبناي صحیحی براي مدیریت موثر در دستگاههاي اجرائی به حساب نمی آید زیرا طبقه بندي مخارج
دولت و بررسی آن بر حسب مواد هزینه و دستگاههاي اجرائی نماینگر اهداف اقتصادي دولتاز محل این مخارج و یا نوع فعالیت
هاي دولتدر رابطه با عواملی که به عنوان هزینه بکار گرفته شده ،نیست.در ایران تا سال 1343 بودجه به صورت سنتی یا متداول
تهیه و تقدیم مجلس می شد و در آن بودجه ،صرفا نٌام دستگاه و مواد هزینه به تصویب می رسید. یکی از علل اصلی استفاده
گسترده از این روشبودجه ریزي در گذشته ، ارتباط نزدیکاین روشبا حسابداري دولتی است .
نقاط ضعفسیستم بودجه ریزي سنتی در دستگاههاي اجرائی
-بودجه ریزي به صورت شفاف انجام نمی گیرد و بر اساساهداف داراي اولویتو ضروري دستگاه نمی باشد .
-منابع در بسیاري از موارد خارج از اهداف اصلی دستگاه هزینه می گردد و برروي فعالیتهاي اصلی تمرکز ندارد.
-نظارت مؤثر بین بودجه و نتایج عملکرد دستگاه انجام نمی شود.
- برنامه ها و فصول هزینه به صورت کلی به دستگاههاي دیکته می شود.
- عدم توجه به فرآیندهاي دستگاه اجرائی .
-بهره وري مورد نظر نمی باشد.
- چانه زدن بر سر ازدیاد اعتبارات استنه بر سر ازدیاد عملکرد و فعالیت.
- تخصیصبودجه بیشتر به سازمانهائی که نفوذ و قدرت بیشتري دارند انجام می شود که منجر به عدم عدالت و عدم رعایت منطق
در توزیع اعتبارات می شود.
-هیچگونه ملاكبرآورد هزینه وجود ندارد الا پرداختهاي سالهاي قبل .
4
- اختیار مدیر در هزینه کردن اعتبارات محدود است .
- بیشتر وقتمدیران صرف چانه زنی و اخذ اعتبارات می شود.
-2 بودجه ریزي افزایشی
این روش با شیوه تغییرات جزئی در تصمیم گیري انطباق دارد ، طبق این روش براي تصمیم گیري جدید به تصمیمهایی که
قبلا دٌر زمینه مورد نظر گرفته شده مراجعه می کند و با توجه به نیاز هاي موجود ، تغییراتی جزئی در آنها بوجود می آورد. در
بودجه ریزي افزایشی براي اجتناب از مشکلات ناشی از کار عظیم و پردردسر بودجه نویسی سالانه ابداع شده است . با اینکار
هر سال مجددا اٌز اول اقدام به کار بودجه نویسی نمی شود. بلکه بودجه ریزان ، با قبول بودجه سال گذشته توجهشان را
روي تغییرات افزایشی متمرکز می کنند. در این شیوه بودجه سال گذشته به عنوان پایه اي براي مصارف جاري فرضشده و
یک افزایش سالانه براي آن در نظر گرفته می شود که بستگی به روند تغییرات قیمتها ، تغییر حجم عملیات موجود و تقبل
وظایفجدید از طرف دولتو عواملی از این قبیل دارد.
-3 بودجه برنامه اي
بودجه برنامه اي استکه درآن اعتبارات بر حسب وظایف ، برنامه ها و فعالیتهاي سازمان دولتی در سال مالی اجراي بودجه
که براي نیل به اهداف خود باید انجام دهد، پیشبینی شده است . به عبارت دیگر ، در بودجه برنامه اي مشخصمی شود که
دولت و دستگاههاي دولتی در سال اجراي بودجه اولاٌ داراي چه اهداف ، وظایف و مقاصد مصوبی می باشند ، ثانیاٌ براي نیل
به اهداف و مقاصد مذکور ، باید کدام برنامه ها ،عملیات و فعالیتها راباچه میزان اعتبارات انجام دهد. در بودجه برنامه اي نیز
مانند بودجه متداول ، از طبقه بندي اعتبارات بر حسب فصول و مواد هزینه استفاده می شود با این تفاوت که در بودجه
متداول ، کل اعتبارات هر سازمان دولتی در فصول و مواد هزینه مختلف پیش بینی می شود ، در صورتیکه در بودجه برنامه
اي ، اعتبارات هر یکاز برنامه ها و فعالیتها و طرحها در قالبفصول و مواد هزینه پیشبینی می گردد.لازم به توضیح استکه
در بودجه برنامه اي برخی از کشورها ، فقط برنامه ها به فصل و مواد هزینه تقسیم می شوند ، در حالیکه در برخی دیگر از
کشورها ، فعالیتها و طرحها نیز به صورت فصول و مواد هزینه پیش بینی می گردند.آنچه مسلم است آن است که در نظام
حسابداري دولتی کشورهایی که از بودجه ریزي برنامه اي استفاده می کنند طبقه بندیهاي بودجه مذکور عینا بٌاید در
حسابهاي دولتی منعکسگردند. بنابراین هزینه هاي هر وزارتخانه یا موسسه دولتی نیز باید اولاٌ به تفکیکبرنامه ها و فعالیتها و
طرحها ي مورد اجرا درآن سازمان و ثانیا دٌر داخل طبقه بندیهاي مذکور به تفکیکفصول و مواد هزینه نشان داده شوند.
عناصر این روشبودجه نویسی بقرار زیر است :
*طبقه بندي واحدهاي سازمانی در قالب برنامه ها و فعالیتها
*شناسایی هزینه هاي برنامه ها و فعالیتها
*تصمیمگیري درمورد اینکه خروجی این واحدها، باتوجه به این هزینه ها، چه باید باشد
5
-4 بودجه بندي بر مبناي صفر
طبق معمول در فرآیند تهیه بودجه، هزینه هاي سال پیشکه به مصرف رسیده به عنوان یکنقطه آغاز به حساب می آید.کار
افرادي که بودجه جدید را می نویسند یا تهیه می کنند این استکه چه اقلامی از بودجه را باید حذف کرد و چه فعالیتهائی (
و بر همان اساس چه اقلامی ) را باید اضافه نمود . بودجه بندي بر مبناي صفر توجیه مجدد هر فعالیت از مبناي صفر است و
براي هر فعالیت یا برنامه باید توجیهی وجود داشته باشد که آیا لازم است یا نه ؟ در بودجه بندي بر مبناي صفر هزینه ها به
جاي اینکه بر مبناي سطح جاري محاسبه شوند ، از صفر شروع می شوند . با چنین بودجه اي براي هر ریالی که مصرف می
شود باید توجیه منطقی داشته باشند.
بودجه بندي بر مبناي صفر را اینگونه تعریفمی کند : (peter phyrr) پیتر فیر
یک برنامه عملیاتی و فرآیند بودجه اي است که هر مدیر را ملزم میکند که به نحوي کامل ، مشروح و مستدل در خواست »
بودجه خود را از پایه صفر ( زیر ا مبنا صفر است ) توجیه کند و مسئول اثبات این امر است که چرا باید هر مبلغ را به مصرف
« برساند
در ظاهر بودجه ریزي بر مبناي صفر باعث می شود که بتوان اولویتهاي بودجه را به شیوه هاي بهتري تعیین کرد و کارآئی
سازمان را بالا برد، ولی واقعیت این است که چنین کاري باعث می گردد تا مقدار بیشتري کارهاي دفتري انجام شود و
احتمالاٌ روحیه افراد و مدیرانی که باید براي اقلام هزینه هاي پیشنهادي دلایل موجهی ارائه نمایند تضعیفگردد( که در نتیجه
موجودیتبرخی از هزینه هاي زیر سوال خواهد رفت) به همین دلیل استکه در زمان کنونی نسبتبه سالهاي پیشین کمتر
از این بودجه بندي استفاده می شود.
-5 نظام طرح ریزي – برنامه ریزي – بودجه بندي ( نظام بودجه بندي طرح و برنامه )
روشی که در جهت تکمیل بودجه برنامه اي اخیرا دٌر بسیاري از کشورها معمول شد ، نظام طرح ریزي- برنامه ریزي – بودجه
نویسی است. با استفاده از این نظام می توان برنامه ریزي – طرح ریزي و بودجه نویسی – اطلاعات مدیریت – کنترل مدیریت و
ارزشیابی برنامه اي را به هم مرتبط ساخت و در عین حال نسبت به تجزیه و تحلیل سیستماتیکهر یکاز عناصر تاکید کرد. در این نظام ،
مطرح است. (OUTPUTS) بیشاز آنکه به بودجه ریزي داده ها مطرح باشد ، بودجه ریزي ستاده ها
در این نظام محور اصلی بحث عبارت از هدفها و نتایج نهائی عملیات دولت و امکان نیل به این هدفها از طریق عملیات مختلف و
مقایسه این عملیات و انتخاب بهترین ، ارزانترین ، سریع ترین و مناسب ترین آنها می باشد . نکته مهم این استکه این مجموعه را باید یک
نظام تلقی نمود نه روش و فن خاص ، نظامی که شامل مبناي تصمیم گیري مناسب و معقول در مرحله سیاست سازي و اعلام خط مشی
طراحی برنامه هاي اجرائی و تخصیصمنابع محدود میان نیازهاي نامحدود بوده و برقراري ارتباط مداوم بین این عوامل را فراهم می
سازد به این ترتیب هر یکاز اجزاء نظام از لحاظ نیل به هدفهاي تعیین شده در ارتباط با جزء دیگر نقشی دارد.در بودجه بندي طرح و
6
برنامه ما با یکطرح کلی و یکسري برنامه و تعداد بسیاري پروژه روبرو هستیم که در یکقالبکلی طرحها ، برنامه ها و پروژه ها مورد
بررسی و ارزیابی قرار می گیرند و با نگرش سیستمی به بودجه بندي اقدام می شود. امکان مقایسه پروژه ها و برنامه با هم و انتخاب اثر
بخشترین آنها در نیل به اهداف کلی یکی از مهمترین ویژگیهاي نظام بودجه بندي طرح و برنامه است.
عناصر تشکیل دهنده این روشبودجه نویسی بقرار زیر است:
*بررسی وتعیین اهداف بلندمدت و اهداف کمی در هر یکاز حوزه هاي عمده فعالیت دولت
*تجزیه و تحلیل خروجی برنامهها براساساهداف از پیشتعیین شده
*محاسبه مجموع هزینه هاي برنامه ها بر اي نه تنها یکسال بلکه بر اي سال هاي آتی
*تهیه برنامه هاي هزینه اي چند ساله
*تجزیه و تحلیل روش هاي جایگزین براي یافتن کار امدترین و اثربخشترین ابزار دستیابی به اهداف برنامه ها
*انجام اقدامات بالا به عنوان بخش سیستمی فرآیند بررسی بودجه
-6 بودجه ریزي عملیاتی
ارتباط بودجه با » بودجه ریزي عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخصهاي عملکرد و تخصیصمنابع است بنابراین حول دو نکته
می چرخد . « ارتباط شاخصعملکرد و ارزیابی » و « نتیجه
تعاریفبودجه ریزي عملیاتی
-1 بودجه ریزي عملیاتی عبارتست ازبرنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیصیافته به هربرنامه
ونتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان می دهد . این بدان معناست که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه ، می
بایستی مجموعه معینی از اهداف تحقق یابند.
-2 بودجه ریزي عملیاتی آن نوع بودجه ریزي است که به گونه اي نظام مند شاخصهاي عملکرد را درفرآیند تخصیصمنابع
عمومی کمیاب مورد استفاده قرار می دهد.
بودجه ریزي عملیاتی را اینچنین تعریفکرده است : « فراگرد تنظیم تا کنترل بودجه » -3 فرج وند در کتاب
بودجه ریزي عملیاتی یا بودجه بر حسب عملیات عبارتست از بودجه اي که بر اساس وظایف ، عملیات و پروژه هائی که »
سازمانهاي دولتی تصدي اجراي آن را بعهده دارند ، تنظیم می شود. در تنظیم بودجه عملیاتی به جاي توجه به کالاها و خدماتی که
دستگاه خریداري می کند و یا به عبارتی به جاي توجه به وسایل اجراي فعالیتها ، خود فعالیتها و مخارج کارهائی که باید انجام شود ،
مورد توجه قرار می گیرد. در بودجه ریزي عملیاتی – علاوه بر تفکیکاعتبارات به وظایف ، برنامه ها و فعالیتها و طرحها ، حجم عملیات و
و روشاندازه (Cost Accounting) هزینه هاي اجراي دولت و دستگاههاي دولتی طبق روشهاي علمی مانند حسابداري قیمتتمام شده
محاسبه و اندازه گیري می شوند. ارقام پیش بینی شده در بودجه عملیاتی باید مستند به تجزیه و (Work Measurement) گیري کار
تحلیل تفصیلی برنامه ها ، عملیات و نیز قیمت تمام شده آنها باشد . در بودجه عملیاتی مشخصمی شود که قیمت تمام شده یک تخت
7
بیمارستان چقدر باید باشد ، یکبیمارستان 100 تختخوابی چقدر هزینه باید داشته باشد ، ساختیکمدرسه 5 کلاسه چقدر زمان باید ببرد
«. و چقدر هزینه در بر داشته باشد
بودجه ریزي عملیاتی در واقع همان بودجه برنامه اي است »: می نویسد « بودجه ریزي دولتی در ایران » -4 فرزیب در کتاب
تجزیه و تحلیل می نماید و به علل افزایش « فایده و هزینه » که به نحو دقیق تر و روشن تري اجراي برنامه ها را از دیدگاه
قیمت تمام شده واقف می گردد و در نهایت به مدیریت سازمان کمک می کند . استقرار این سیستم مستلزم وجود اطلاعات
دقیق در مورد اجراي برنامه ها ، فعالیتها و عملیات هر واحد است لذا حرکت به سوي بودجه عملیاتی موجب گسترش و
«. نگهداري حسابها و جزئیاتدر امور مالی دستگاه می باشد
فرزیب بودجه ریزي عملیاتی را بر پایه چهار اصل زیر می داند :
- حسابداري قیمتتمام شده
- روشاندازه گیري کار
- استفاده از نرمها
- استفاده از استانداردها
-5 بودجه ریزي عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد سالانه و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج
مورد انتظار را نشان میدهد . همچنین تاکید می کند که یک هدف یا مجموعه اي از هدفها باید با مقدار معینی از اعتبارات
بدست آید. یکبودجه عملیاتی علاوه بر تخصیصهزینه هاي فعالیت ، همه فعالیتهاي ( مستقیم و غیر مستقیم ) موردنیاز براي
پشتیبانی یکبرنامه را تعریفو تعیین می کند.
8
تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه ریزي سنتی ( متداول ) و برنامه اي
-1 تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه سنتی یا متداول
بودجه سنتی
-اعتبارات سازمان دولتی به تفکیکفصول و مواد هزینه مشخص می شود.
-نوع و ماهیت هزینه ها نشان داده می شود ولی مشخص نمی گردد که هر هزینه براي کدام هدف یا اجراي کدام برنامه یا فعالیت
خاصانجام شده است.
- توجه روي درون داد متمرکز است.
دلایل استفاده از آن ، سادگی ، عدم ابهام و توانائی کنترل هزینه ها در مقایسه با سالهاي قبل و مشخصکردن داده هاي هزینه بر بوده
است.
-2 تفاوت بودجه ریزي عملیاتی با بودجه برنامه اي
بودجه برنامه اي بودجه ریزي عملیاتی
- بودجه برنامه اي بیشتر به طبقات بالاتر سلسه مراتب سازمانها
مربوط می شود.
- در تنظیم بودجه برنامه اي ممکن است بدون محاسبه دقیق
مخارج هر واحد از فعالیت دولتی ، هزینه ها را فقط بر اساس
سیاستکلی مالی دولتپیشبینی کرد.
- بودجه برنامه اي کار بررسی مقامات دستگاه اجرائی ، معاونت
برنامه ریزي و نظارت راهبردي رئیس جمهور و مجلس را
آسان می کند و تصوري از عملکرد دستگاه اجرائی و نتایج
بدستآمده از منابع به کار گرفته شده در سطح برنامه بدست
می دهد.
- بودجه عملیاتی حدود فعالیت و عملیات طبقات پائین سلسله
مراتبنیز مورد بررسی و پیشبینی بودجه اي قرار می گیرد.
- شرط اساسی براي تهیه بودجه عملیاتی این است که حجم و
مقدار فعالیت سازمانهاي دولتی تعیین و هزینه هر واحد از
فعالیتها محاسبه شود.
- بودجه عملیاتی به عنوان مبناي اصلی بودجه یک دستگاه ، با
ارائه آمار و اطلاعات کمی ، میزان کار انجام شده در تولید هر
فعالیت یا محصول نهائی را مشخص می سازد و به مدیریت
واحد عملیاتی و مسئولان برنامه در تخصیصو توزیع منابع به
کار گفته شده و بدست آوردن حداکثر فایده هر یک از
فعالیتها کمکموثر می کند.
9
پیشینه بودجه ریزي عملیاتی
بخش مهمی از قانون اساسی هر کشور به چگونگی دخل و خرج آن کشور اختصاص دارد. نظارت بر دخل وخرج به موجب همین
قوانین برعهد ة نمایندگان برگزید ة مردم و سایر سازمان ها و نهادهاي نظارتی واگذار شده که از منافع مردم حمایت می کنند . بنابر
این طبیعی است که نمایندگان مردم بر نحوه و میزان هزینه کرد اعتبارات توسط دستگاه هاي دولتی و همچنین نحو ة توزیع جغرافیایی
اعتبارات هزینه اي و تملک دارایی هاي سرمایه اي حساسیت د اشته و در اسناد بودجه نیز به دنبال کنترل فعالیتهاي دولت در جهت
تحقق دو هدف مذکور باشند بدین منظور لازم است که در اسناد بودجه مشخصشود که اعتبار ات در چه محلی و به چه میزان هزینه
می شود و سپسنظارت شودکه میز ان اعتبار ات هزینه شده از اعتبار ات مصوب تجاوز ننماید و یا محل خرج اعتبارات نیز تغییر نیابد.
اصل 53 قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران :
کلیه دریافت هاي دولت در خزانه داري کل متمرکز می شود و همه پرد اخت ها در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام »
« میگیرد
وقتی که منظور از بودجه کنترل باشد، نظام بودجه اي بر طبقه بندي هزینه ها متمرکز میگردد .این طبقه بندي همان مواد اصلی و فرعی
هزینه است . در این مرحله از کار ، بودجه دولت عبار ت از سندي است که در آن نام هر دستگاه دولتی به همراه هزینه هاي آن
برحسب مواد مختلف هزینه بیان شده است. در این نظام بودجه اي مبتنی بر کنترل ، هدف هر دستگاه افزایش میزان مواد هزینه از
طریق بیان مشکلات و کمبودها در فر آیند انجام وظایف و در سوي دیگر هدف سازمان متولی بودجه و دولت تقلیل میزان مواد هزینه تا
حداقل ممکن است . در اجراي بودجه نیز دستگاه اجرایی موظف است که حساب هر یکاز مو اد هزینه ر ا در قالب اقلام هزینه و در
سقف اعتبار ات مصوب نگهداري کند و در اختیار دستگاه هاي نظارتی مربوط قر ار دهد . ممیزي این حساب ها نیز معمو لاً عبارت از
بررسی مجوزهاي هزینه کرد به منظور کنترل سقف اعتبارات در هر قلم هزینه اي است. بدیهی است که در این بررسی به میز ان تحقق
اهداف و ماموریتهاي دستگاه و چگونگی انجام آنها پرداخته نمی شود. در سال 1923 یعنی دو سال بعد از تصویب قانون بودجه و
حسابداري که به موجب آن دفتر بودجه امریکا تأسیس شد و وظیفه تهیه بودجه را به عهده گرفت ، یکی از صاحب نظران بودجه اي در
رسالۀ خود بنام اولین سال بودجه ایالات متحده امریکا مینویسد:
دفتر بودجه فقط به مسائل جاري و کم اهمیت دولت می اندیشد و برخلاف مقامات هیئت دولت به هیچ وجه مسئله سیاست هاي کلی »
برایش مطرح نیست . آنچه از لحاظ دفتر بودجه اهمیتدارد، صرفه جویی در هزینه هاست و این به اقتضاي سیستم بودجه اي مبتنی بر
کنترل استطبقه بندي هزینه ها در مو اد و مو اد فرعی هزینه فقط اساسی بر اي حسابداري عملیات دولت بوجود می آورد، ولی هیچ
نوع اطلاعی از اثرهاي هزینه هاي عمومی بر سیاست هاي کلی کشور و همچنین هدفی که از این هزینه ها بر اي نیل به آنها تصویب و
دفتر بودجه در این سال ها جزئی از تشکیلات وزارت خزانه د اري است و کارکنان آن را .« خرج شده اند، به دست نمی دهد
حسابداران ورزیده تشکیل میدهد.
10
درنظام بودجه اي مبتنی بر کنترل، سازوکار ،سازوکار (تخصیصعبارت از درصدي ازسقفاعتبارات بودجه اي در هر یکاز اقلام هزینه
اي در فواصل زمانی مختلف است .و سازمان متولی بودجه در این نظام جزئی از تشکیلات خزانه داري است و کارکنان آن را گاهی
حسابداران خبره تشکیل میدهند)
در دهه هاي 1920 و 1930 بعضی از صاحب نظران، لزوم افزایش نقش بودجه را دركکرده ، و در رساله ها و نوشته هاي خویشآن ر
ا طرح و گوشزد می کردند .ولی تصمیم گیران به همان فایده اي که براي بودجه از لحا ظ کنترل هزینه هاي دولت قایل بودند، اکتفا
می کنند و اقدامات مذکور تغییري در اوضاع پدید نمی آورد .بحران بزرگاقتصادي سال 1929 منشأ تحولات عظیمی در عرصه اداره
اقتصاد بخشعمومی شد . اثرهاي این تحول ر ا باید در گسترشنقشو د امنه فعالیتهاي دولت و دخالت او در اقتصاد جست وجو کرد .
وقتی آثار و فو اید فعالیت هاي دولت مطرح شود، خواه ناخواه چگونگی انجام این فعالیتها و نحوة مدیریت انجام آنها نیزمطرح میشود
افزایش سریع ماموریتها ، فعالیتها و وظایف دولت و به دنبال آن هزینه هاي دولت، نگهداري حساب تعداد بی شماري مواد هزینه را در
مجموعه وسیع دستگاههاي دولت ب هصورت متمرکز، مشکل و پرهزینه نمود . با توسعه فعالیت ها، حساب هاي جزئی که بر اي مو اد
فرعی نگهداري می شوند، اهمیت خود ر ا از دست می دادند و آنچه مطرح می شد حاصل نهایی فعالیتدولت و چگونگی تحصیل آن
بود . به بیان دیگر ، تمرکز از چگونگی مصرف اعتبار و کنترل منابع و ورودیها به خروجی و محصولات کار تغییر کرد و در این صورت که
نتایج فعالیت هاي دستگاههاي دولتی هدف هزینه ها تلقی می شود، وظیفه بودجه ر ا می توان چگونگی تجهیز منابع براي انجام وظایف
تعریف کرد . با این نگاه جدید، بودجه دربا رة مسائل مربوط به مدیریت اقدامات ، فرآیندهاي انجام کار و برنامه ها در دستگاههاي
دولتی متمرکز شد.
در اثر این تغییر نگاه در سال 1939 دفتر بودجه از وزارت خزانه داري ایالات متحده امریکا به اداره اجرایی رئیسجمهور منتقل گردیده
و عامل اساسی در اداره امور قوه مجریه تلقی شد همراه با استفاده روز افزون از بودجه براي ارزشیابی و بهبود چگونگی اداره کارها،
تکنیکهاي حسابداري قیمت تمام شده که از بخشخصوصی اقتباس شده بود در بعضی از دستگاه ها مورد استفاده واقع شد . و بعضی
دیگر کوششهاي خام و نسنجیده اي ر ا بر اي تعیین معیار هاي سنجش عملکرد و اندازه گیري کار و زمان به کار بستند. جنگجهانی
دوم نیاز به تجهیز منابع و استفاده سنجیده از پرسنل و تجهیز ات و در نتیجه سرعت تحولات بودجه اي را افزایش می دهد . در سال
1949 کمیسیون هوور تحولات تا آن روز ر ا تحت نظم و قاعده درآورد و پیشنهاد کرد طبقه بندیهاي بودجه به موازات نقش جدید
بودجه براي بهبود مدیریت اصلاح شود . این کمیسیون توصیه می کند که توجه باید از ورودي هاي دولت یعنی اقلام هزینه ها و
فهرست کارکنان دولت به خروجی هاي دولت یعنی دستاوردها، فعالیت ها و هزینه هاي مرتبط با آنها معطوف شود و بر طبقه بندي
وظایف، فعالیت ها و فعالیت هاي فرعی به جاي طبقه بندي اقلام هزینه پرداخت ، ولی در این مرحله از سیر تکاملی بودجه به جنبه بهبود
مدیریتاز لحاظ سنجش کارایی و چگونگی بهره برداري از منابع، توجه می شود
در نظام بودجه ریزي مبتنی بر بهبود مدیریت( حیث سنجش کارایی و چگونگی بهره برداري از منابع) ،سند بودجه شامل عنوان هر
دستگاه دولتی و در ذیل آن طبقه بندي از وظایف و خروجی اقدامات آنها در قالب اقلام هزینه است . سازوکار تخصیصدر این نظام
عبارت از پرداختدرصدي از سقف اعتبارات هر برنامه در هر قلم هزینه اي در فواصل مختلف زمانی است. دستگاههاي نظارتی در این
سازوکار به ممیزي حساب ها و اسناد هزینه براي نگه داري سقفاعتبارات هر قلم هزینه اي در هر برنامه یا وظیفه می پردازند.
11
در دهه 1960 کانادا نیز نظام بودجه ریزي بر مبناي عملکرد را آغاز کرد . در این دهه توجه بیشتر معطوف به مرتبط ساختن مخارج با نتیج
و محصولات بود. دولتکانادا در دهه 1970 ارزیابی برنامه ها و اثر بخشی آنها را در دستور کار خود قرارداد . کشورهاي دیگري در دهه
1990 و بعد از آن به این نوع بودجه ریزي روي آوردند. از جمله این کشورها می توان به شیلی ، کلمبیا ، انگلستان ، ایرلند ، مصر ،
مکزیک، اسپانیا ، تانزانیا ، استرالیا ، اوگاندا ، هلند ، نیوزیلند و چند کشور توسعه یافته و در حال توسعه دیگر از جمله ایران اشاره کرد.
ساختار بودجه در ایران به گونه اي استکه به راحتی هزینه ساز است، منابع واقعی را از منابع غیر واقعی و تورمی تفکیکنمی کند . در
شیوه رایج بودجه ریزي در دستگاههاي دولتی ایران ، فعلاٌ حفظ سقفهزینه مطرح است، یعنی اینکه هر دستگاه بودجه سالجار ي خود را
معیار قرار می دهد و سپسبدون انجام هر گونه ارزیابی از عملکرد خود این که هزینه واقعی هر واحد از تولید کالا یا خدمات آن عملاٌ
چقدر تمام می شود ، با در نظر گرفتن نرخ تورم کشور و سایر متغیرهاي احتمالی در هزینه ها ، درصدي را به درآمدها و هزینه هاي
سالجاري اضافه می کنند و به عنوان پیشبینی بودجه سال آینده خود به دولت ارائه می دهند. بعلاوه اینکه در بودجه دستگاههاي دولتی
ایران استمرار حیات دستگاهها مطرح است نه ضرورت هاي واقعی جامعه ، لذا بررسی موضوعاتی از قبیل هدف یا اهداف و فلسفه وجودي
و توجیهات قانونی ناظر بر تهیه بودجه عملیاتی براي دستگاههاي دولتی مورد توجه و بازنگري قرار نمی گیرند.
است بدین ترتیب که بودجه هاي « بودجه برنامه اي » براساس قانون برنامه و بودجه مصوب اسفند 1351 ، نظام بودجه ریزي ایران نظام
سالانه باید برمبناي برنامه هاي سالانه، بر مبناي برنامه هاي پنج ساله و برنامه هاي پنج ساله براساسبرنامه هاي بلندمدت تهیه شوند .اگرچه
پس از تصویب قانون مزبور کشور د ار اي پنج برنامه مصوب بوده است، اجر اي حکم مذکور هیچ گاه به طور کامل به اجر ا در نیامده
است و بحث مغایرت بودجه هاي سالانه با برنامه هاي میان مدت همواره مطرح بوده و هست .عوامل متعددي در این امر مؤثر بوده اند
که مهم ترین آنها عبارتند از:
الف) مشکلات فنی و ساختاري : مانند انعطاف پذیر نبودن احکام، نبود جدولهاي مبنا، نبود اولویتها و شاخصهاي بخشی
ب) مشکلات ناشی از ساختار و رفتارهاي سیاسی : با توجه به اینکه دوره هاي برنامه هاي پنج ساله با دوره هاي ریاست جمهوري و با
مجلس شوراي اسلامی منطبق نبوده است، همواره دولت ها یا نمایندگان ادوار مختلف مجلس نسبت به برنامه هاي تصویب شده
ملاحظاتی داشته اند که همین امر مانعی در اجر اي موفقیتآمیز برنامه ها به شمار میرفته است
اصلاح نظام بودجه ریزي و ارتباط هدفمند منابع به برنامه هاي عملیاتی درتدوین سیاستهاي استراتژیک برنامه سوم توسعه کشور(سیاست
استراتژیک 15 ) مورد توجه قرار گرفته و به تبع آن در بند "ب" تبصره 23 قانون بودجه سال 1381 وهمچنین در بند "ر" تبصره 1 قانون
بودجه سال 1382 ، سازمان مدیریت وبرنامه ریزي کشور موظف گردیده در راستاي اصلاح نظام بودجه نویسی نسبت به عملیاتی کردن
بودجه، اصلاح نظام برآورد درآمدها و هزینه ها درتمامی دستگاههاي اجرایی اقدام نموده و توزیع اعتبارات مربوط به هزینه ها را
88- براساسنیاز دستگاه و فعالیتهایی که صورت میگیرد انجام دهد.و در بند "ب" تبصره 4 قانون بودجه سال 1383 و همچنین مواد 49
138 - و 144 قانون برنامه چهارم توسعه کشور و همچنین بند 32 امور اقتصادي سیاستهاي کلی برنامه پنجم توسعه نیز به بیان اهمیت
اجراي بودجه ریزي عملیاتی به منظور منطقی نمودن حجم و اندازه دولت و کاهشتدریجی اعتبارات هزینهاي و بهبود ارائه خدمات به
مردم و جلبمشارکتبخشغیر دولتی و توسعه اشتغال و صرف بودجه و درآمدهاي عمومی پرداخته است .
12
اهداف بودجه ریزي عملیاتی
در یکجمع بندي کلی می توان اهداف بودجه ریزي عملیاتی را این گونه بیان کرد:
- ارائه مبناي مناسبی براي اتخاذ تصمیم در خصوصمنابع
- تعیین نتایج قابل سنجشو مورد انتظار که از یکتخصیصبودجه خاصقابل حصول است.
- تمرکز فرآیند تصمیم گیري روي مهمترین مسائل و چالشهائی که دستگاه با آن مواجه است.
- ایجاد یک فرآیند منطقی براي تصمیم گیري در خصوص بودجه که به طور مستقیم با فرآیند برنامه ریزي ، اجرا و کنترل ، ارزیابی و
گزارشعملکرد در ارتباط می باشد .
- بهبود چگونگی طرح و تنظیم برنامه.
- ارائه بهترین ابزارهاي ممکن بر اساسنتایج براي اطمینان دادن به جامعه که منابع کشور در برآوردن احتیاجات ضروري جامعه مصرف
می شوند.
- ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد .
- ارائه اطلاعات قابل سنجش براي قواي مجریه ، قضائیه و مقننه که بتوانند به استناد آنها میزان پیشرفت و موفقیت برنامه ها را در مقابل
تخصیصهاي بودجه کنترل کنند.
- ارائه مشوقهایی براي مدیریتعملکرد بر مبناي بهبود مستمر
- امکان نظارت موثر بر اجراي عملیات .
- تسهیل و بهبود تجدید نظر بودجه در کلیه مراحل اجرائی و مخصوصاٌ در مرحله قانونگذاري.
- شفاف سازي فرآیند بودجه ریزي
- بهبود عملکرد از طریق پیوند دادن بودجه و عملکرد برنامه
- تقویتحسمسئولیتپذیري مدیران در قبال اتخاذ تصمیمات تاثیر گذار بر فرآیند بودجه
13
مزایاي بودجه ریزي عملیاتی
- افزایشپاسخگوئی عمومی : اگر چه بسیاري از دولتها دسترسی اطلاعات عملکرد خود را امکان پذیر می سازند ، اما در وراي بحث
هاي سیاسی ، اطلاعات عملکرد منتچ از بودجه ریزي عملیاتی می تواند به شیوه هاي مختلف نظیر اسناد بودجه اي ، برنامه هاي
راهبردي و گزارشهاي عملکرد به اطلاع عموم برسد.
- مدیریت براي عملکرد بهتر : اطلاعات عملکرد ، بیشتر مورد استفاده مدیرانی است که مایلند کارائی عملیاتی برنامه ها و فرآیندهاي
کاري خود را افزایشدهند. تشویق مدیران به استفاده از بودجه ریزي عملیاتی ، مستقیم ترین پیوند میان اطلاعات عملکرد و افزایش
کارآئی و کیفیت خدمات است . شاخصهاي کار آئی حجم کار ، کیفیت خدمات و رضایت مشتري ، شاخصهائی هستند که براي
بهبود عملکرد براي مدیران ارزش زیادي دارند . این شاخصها را می توان براي تعیین اهداف عملکرد و طراحی راهبردهائی براي
نیل به این اهداف ، ردگیري عملکرد در طول زمان ، مقایسه عملکرد با عملکرد سازمانهاي دیگر و انعقاد قراردادهاي مبتنی بر عملکرد
بین کارکنان دولتو بخشخصوصی به کاربرد.
- بهبود نحوه تخصیصمنابع : در بودجه ریزي عملیاتی تخصیصمنابع با شاخصهاي عملکرد مرتبط می شود. مرتبط ساختن برنامه ریزي
راهبردي به تخصیصمنابع یکی از الزامات اصلی تخصیصمنابع بر مبناي هدف است . سازمانها باید عملکرد و اهداف راهبردي را در
بودجه هاي پیشنهادي خود ارائه دهند. این شیوه به تصمیم گیران در زمینه تخصیصمنابع در بین سازمانها کمکمی کند و مستلزم
آن استکه تحلیگران بودجه ، ضرورت بودجه درخواستی هر سازمان ، رابطه آن با اولویتهاي برنامه راهبردي سازمان ، اهمیتآن
براي اهداف سیاستهاي دولت، خطرات یا میزان عدم قطعیت برآورد هزینه ها را بررسی کنند . این رویکرد تضمین می کند که همه
پیشنهادهاي بودجه اي با استفاده از معیارهاي یکسان تحلیل شوند و اهمیتنسبی آنها در نظر گرفته شود.
- در بر گرفتن کلیه سطوح مدیریت : بودجه ریزي عملیاتی یک فرآیند پیشرونده می باشد که همه مدیران در یک سازمان را از
بالاترین سطح تا مدیران برنامه و بخش در بر می گیرد.. این فرآیند شامل یک حلقه بازخورد می باشد گه اطلاعات مناسبی را در
اختیاز مدیران ارشد قرار می دهد تا بهتر به مدیریتفعالیتها بپردازند.
- یکابزار تشخیصارزشمند ارائه می دهد: بودجه ریزي عملیاتی یکابزار تشخیصارزشمند براي توسعه دركهماهنکی بین منابع
به کار رفته و عملکرد می باشد . مسئولان برنامه فرصت بررسی تعامل ظریف بین منابع و نتایج دلخواه را خواهند داشت .این موضوع
واقعا مٌدیریتکلی برنامه را بهبود می بخشد.
- به توجیه بودجه کمکمی کند: یکبودجه عملیاتی اثر بخش ، شفافیت بیشتري را به عملکرد عملیاتی برنامه نسبت به بودجه ریزي
سنتی می دهد . بودجه ریزي عملیاتی با استفاده از مقیاسهاي واضح هزینه کلی فعالیترا به عنوان مبنائی براي چار چوب ستاده هاي
برنامه و اهداف عملکرد می سنجد و ابزار ارزشمندي برايبررسی چگونگی تغییرات در مخارج بر نتایج تامین می کند.
- امکان مقایسه در هزینه واحد ایجاد می کند : بکبودجه عملیاتی همچنین اطلاعات تطبیقی مفیدي ایجاد می کند اگر یکواحد
منطقه اي به هزینه پائین تر از استاندارد دستیابد ، مدیران سازمان می توانند بهترین اقداما ت ابتکاري را شناسائی کنند که منجر به
14
چنین کاهشی گردیده استو سپسموارد آموخته شده را فراگیر و تسهیم نمایند. با شناسائی عوامل گوناگون که هزینه هاي برنامه را
شکل می دهد مدیران می توانند فرآیندها و استراتژیهاي جایگزین که ممکن است از لحاظ هزینه اثربخش تر باشد را شناسائی
نمایند.
- تصمیمات آگاهانه و ملموس تر را حمایت می کند : بودجه ریزي عملیاتی تصمیمات آگاهانه تر و ملموستر در مورد تامین منابع را
تسهیل می کند . مدیران سازمانهاي دولتی باید از هزینه کلی عملیات ( کل هزینه هاي غیر مستقیم و بالاسري ) و سطح نتایج حاصله
آگاه باشند که بودجه ریزي عملیاتی این امر را تسهیل می کند.
- به عنوان مبنائی براي نظام مدیریت عملکرد گسترده عمل می کند: بودجه عملیاتی نشان می دهد چگونه هزینه ها بر عملکرد برنامه
تاثیر می گذارد و چگونه این عملکرد بر نتایج نهائی دلخواه اثر می گذارد . یکبودجه عملیاتی خوب تدوین شده ، براي مدیران
نقطه آغازي به منظور نظارت بر عملکرد سازمانی می باشد.
چگونگی بودجه ریزي عملیاتی
ارتباط بودجه با » بودجه ریزي عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخصهاي عملکرد و تخصیصمنابع است بنابراین حول دو نکته
می چرخد . « ارتباط شاخصعملکرد و ارزیابی » و « نتیجه
تعاریفبودجه ریزي عملیاتی
-2 بودجه ریزي عملیاتی عبارتست ازبرنامه سالانه به همراه بودجه سالانه که رابطه میان میزان وجوه تخصیصیافته به هربرنامه
ونتایج به دست آمده از آن برنامه را نشان می دهد . این بدان معناست که با هر میزان مخارج انجام شده در هر برنامه ، می
بایستی مجموعه معینی از اهداف تحقق یابند.
-2 بودجه ریزي عملیاتی آن نوع بودجه ریزي است که به گونه اي نظام مند شاخصهاي عملکرد را درفرآیند تخصیصمنابع
عمومی کمیاب مورد استفاده قرار می دهد.
بودجه ریزي عملیاتی را اینچنین تعریفکرده است : « فراگرد تنظیم تا کنترل بودجه » -3 فرج وند در کتاب
بودجه ریزي عملیاتی یا بودجه بر حسب عملیات عبارتست از بودجه اي که بر اساس وظایف ، عملیات و پروژه هائی که »
سازمانهاي دولتی تصدي اجراي آن را بعهده دارند ، تنظیم می شود. در تنظیم بودجه عملیاتی به جاي توجه به کالاها و خدماتی که
دستگاه خریداري می کند و یا به عبارتی به جاي توجه به وسایل اجراي فعالیتها ، خود فعالیتها و مخارج کارهائی که باید انجام شود ،
مورد توجه قرار می گیرد. در بودجه ریزي عملیاتی – علاوه بر تفکیکاعتبارات به وظایف ، برنامه ها و فعالیتها و طرحها ، حجم عملیات و
و روشاندازه (Cost Accounting) هزینه هاي اجراي دولت و دستگاههاي دولتی طبق روشهاي علمی مانند حسابداري قیمتتمام شده
محاسبه و اندازه گیري می شوند. ارقام پیش بینی شده در بودجه عملیاتی باید مستند به تجزیه و (Work Measurement) گیري کار
تحلیل تفصیلی برنامه ها ، عملیات و نیز قیمت تمام شده آنها باشد . در بودجه عملیاتی مشخصمی شود که قیمت تمام شده یک تخت
بیمارستان چقدر باید باشد ، یکبیمارستان 100 تختخوابی چقدر هزینه باید داشته باشد ، ساختیکمدرسه 5 کلاسه چقدر زمان باید ببرد
«. و چقدر هزینه در بر داشته باشد
15
بودجه ریزي عملیاتی در واقع همان بودجه برنامه اي است »: می نویسد « بودجه ریزي دولتی در ایران » -6 فرزیبدر کتاب
تجزیه و تحلیل می نماید و به علل افزایش « فایده و هزینه » که به نحو دقیق تر و روشن تري اجراي برنامه ها را از دیدگاه
قیمت تمام شده واقف می گردد و در نهایت به مدیریت سازمان کمک می کند . استقرار این سیستم مستلزم وجود
اطلاعات دقیق در مورد اجراي برنامه ها ، فعالیتها و عملیات هر واحد است لذا حرکت به سوي بودجه عملیاتی موجب
«. گسترشو نگهداري حسابها و جزئیاتدر امور مالی دستگاه می باشد
فرزیب بودجه ریزي عملیاتی را بر پایه چهار اصل زیر می داند :
- حسابداري قیمتتمام شده
- روشاندازه گیري کار
- استفاده از نرمها
- استفاده از استانداردها
-7 بودجه ریزي عملیاتی یکبرنامه تلفیق عملکرد سالانه و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج
مورد انتظار را نشان میدهد . همچنین تاکید می کند که یکهدف یا مجموعه اي از هدفها باید با مقدار معینی از اعتبارات
بدست آید. یک بودجه عملیاتی علاوه بر تخصیص هزینه هاي فعالیت ، همه فعالیتهاي ( مستقیم و غیر مستقیم ) موردنیاز
براي پشتیبانی یکبرنامه را تعریفو تعیین می کند.
-8 کمیسیون هوور، بودجه ریزي عملیاتی را اینگونه تعریف می کند :در مقوله بودجه ریزي عملیاتی، تمرکز بر وظایف یا
فعالیتاستیعنی بر تحقق اهداف به جاي اینکه بر فهرستکارکنان دولتیا مجوزهاي خرید متمرکز شود .
بودجه ریزي عملیاتی یک برنامه تلفیق عملکرد و بودجه سالانه می باشد که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار رانشان
می دهد .همچنین تأیید می کند که یکهدف یا مجموعه اي از هدفها باید با مقدار معینی از اعتبارات بدستآید.
-9 در تعریفی که توسط صندوق بین المللی پول از بودجه ریزي عملیاتی عنوان شده است بودجه ریزي عملیاتی عبارت
است ا ز :روشهاو سازوکارهایی که ار تباط بین اعتبارات تخصیص یافته به دستگاه هاي اجرایی را با خروجی ها و
پیامدهاي آنها از طریق بکارگیري اطلاعات عملکردي در تخصیص منابع تقویت می ساز د .همانگونه که از این تعریف
استنباط می شود سه موضوع اساسی که در یکنظام بودجه ریزي عملیاتی مشاهده می شود:
-1 بودجه بر اساس عملکرد تخصیصمی یابد .براي مثال در شهرداري ابتدا لازم است یکهدف کمی سالانه مانند تولید
یکمیلیون مترمربع فضاي سبز تعیین و سپس به صورت دوره اي ارزیابی شود که عملکرد شهرداري در تولید فضاي
سبز در قبال هدف ازپیشتعیین شده به چه میزان بوده است . بنابراین برنامه ریزي و ارزیابی عملکرد بر مبناي اهداف
در نظام بودجه ریزي عملیاتی ضروري است.
-2 موضوع محاسبه بهاي تمام شده محصولات و خدمات نیز از عناصر اصلی یکنظام بودجه ریزي عملیاتی است. در مثال
فوق محاسبه بهاي تمام شده هر یکمتر مربع در تولید فضاي سبز نهفته است.
16
-3 میزان کارآیی سازمان در نحوه مصرف منابع براي تولید خروجی هاست .بنابراین با توجه به نکات فوق الذکر سه
عنصراصلی درنظام بودجه ریزي عملیاتی قابل توجه است که عبارتند از : برنامه ریزي، محاسبه بهاي تمام شده و
ارزیابی عملکرد
بودجه ریزي عملیاتی بر اساس وظایف، عملیات و پروژه هایی که سازمان هاي دولتی تصدي اجراي آنها را به عهده دارند تنظیم
می شو د .در تنظیم این نوع بودجه به جاي توجه به کالاها و خدماتی که دولت خریداري می کند و یا به عبارتی به جاي توجه به
وسایل اجراي فعالیتها ، خود فعالیتها و مخارج کارهایی که باید انجام شود ، مورد توجه قرار می گیر د .در بودجه عملیاتی علاوه بر
تفکیک اعتبارات به وظایف ، برنامه ها، فعالیت ها و طرح ها، حجم عملیات دولت و دستگاه هاي دولتی طبق روش هاي علمی مانند
حسابداري قیمت تمام شده محاسبه و اندازه گیري می شوند
بودجه ریزي عملیاتی پدیده کاملاً جدیدي نمی باشد، بلکه نظام تکامل یافته و متشکل از برخی از جنبه ها و عناصر مفید سایر بودجه
ریزي هاي تجربه شده در گذشته می باشد.
مراحل انجام بودجه عملیاتی
بطور کلی مراحل انجام بودجه عملیاتی عبارتند از : طبقه بندي وظایفو انتخاب واحد اندازه گیري ( واحد حجم کار )
در بودجه ریزي عملیاتی ، علاوه بر تفکیکاعتبارات به وظایف ، برنامه ها ، فعالیتها و طرحها ، حجم عملیات و هزینه هاي اجراي عملیات
دولت و دستگاههاي دولتی بر مبناي روشهاي علمی – نظیر حسابداري قیمت تمام شده – محاسبه و اندازه گیري می شوند ، ارقام پیش
بینی شده در بودجه عملیاتی باید مستند به تجزیه و تحلیل تفصیلی برنامه ها و عملیات و نیز قیمت تمام شده آنها باشد ، بودجه ریزي
عملیاتی دولترا قادر به پاسخگوئی بهتر به مردم می سازد ، دولتمی تواند به مردم توضیح دهد که طبق برنامه مثلاٌ کدام پول را صرف
چه اهدافی و با کدام کیفیتهائی کرده است و نتایج بدست آمده کدام اند، افزون بر این دستگاههاي دولتی می توانند در انجام برنامه
مدیریت بهتري اعمال کنند . کیفیت کالا و خدماتشان را بالاتر ببرند ، در شرایط مطلوب هدف آن است که دستگاههاي دولتی بتوانند از
هر مقدار ناچیز هزینه شده حداکثر استفاده را به نفع مردم کسبکنند.
بودجه عملیاتی نوعی طبقه بندي استکه از یکطرف ارتباط بین هزینه هاي انجام شده و عوامل بکار گرفته شده و از طرف دیگر نتایج کار
بدستآمده را نشان می دهد ، همچنین مشخصمی سازد که در طی سال مالی چه کالا و خدماتی به صورت محصول نهائی و یا فعالیتهاي
بخشعمومی در نیل به اهداف اقتصادي و اجتماعی تولید شده است.
بودجه عملیاتی بر چهار اصل استوار استکه با به کار گیري آنها هزینه هر واحد عملیاتی به سادگی تعیین می گردد:
(WORK MEASURMENT ) -1 روشاندازه گیري کار
17
(COST ACCOUNTING ) -2 حسابداري قیمتتمام شده
-3 استفاده از نرم ( هنجار)
-4 استفاده از استانداردها
همانطور که اشاره گردید در بودجه عملیاتی حجم کار بیشتر بر اساس یکی از روشهاي قیمت تمام شده و یا اندازه گیري کار دقیق ریال
محاسبه می شود . البته روشهاي دیگري نیز براي محاسبه هزینه عملیاتی هر واحد وجود دارد مانند هزینه یابی بر مبناي فعالیت که در
پایان به آن نیز اشاره خواهیم کرد.
-1 قیمتتمام شده ( سیستم حسابداري بهاي تمام شده )
تنظیم بودجه عملیاتی با استفاده از این روش نیازمند استقرار کامل حسابداري قیمت تمام شده است . در ادارات دولتی که
کارهاي خدماتی انجام میدهند ، به علتاینکه از یکطرف استهلاكمحاسبه نمی شود و از طرف دیگر اصولا تٌعیین قیمت تمام
شده واحد خدمات بمراتب دشوارتر از تولید کالاست ، روش حسابداري قیمت تمام شده نمی تواند بطور کامل مورد استفاده
قرار گیرد . مراحلی که در این سازمانها طی می شود بدین شرح است:
الف- تعیین عملیاتدستگاه با توجه به اصول طبقه بندي عملیات
همانطور که قبلا نٌیز اشاره شد ، عملیات هر دستگاه به چندین برنامه ، و هر برنامه به چندین فعالیت و طرح تفکیکمی شود ، در
صورت نیاز هریک از فعالیت ها یا طرحها را نیز می توان به اجزاي فرعی تقسیم کرد هدف از اینکار تسهیل در تعیین واحد
مناسباندازه گیري حجم کار است .
ب- انتخاب واحد اندازه گیري
تفکیککرد ، گروه اول عملیاتی هستند که « و غیر قابل سنجش « قابل سنجش » اصولاٌ عملیات دستگاهها را می توان به دو گروه
انتخاب واحد اندازه گیري براي آنها دشوار نیست ، نظیر کارهاي ساختمانی و راهسازي ، گروه دوم عملیاتی است که به راحتی
نمی توان واحد اندازه گیري مناسبی براي آنها انتخاب کرد ، از قبیل کارهاي تحقیقاتی و پژوهشی که نتیجه شان پیش بینی
شدنی نیست . در اینگونه موارد هزینه ها به ناچار در قالب فصول هزینه و بر اساس اعضاي ثابت اداري ، اعم از مالی ، فنی ،
آموزشی ، تحقیقاتی و نظایر اینها صورت می گیرد. واحد اندازه گیري کار باید داراي خصوصیاتی از این قبیل باشد : قابل
شمارش بودن ، ثبات دائمی ، تعیین مقدار محصول تولید شده به گونه اي که با مرور زمان ثبات خودر ا از دست ندهد و
کوشش واقعی بکار رفته را ظاهر سازد . بر این اساس می توان گفت روش اندازه گیري کار عبارت است از : برقراري رابطه
صحیح و منطقی میان حجم کار انجام شده با نیروي انسانی یا ماشینی به کار گرفته شده در تکمیل آن مقدار کار ،
اندازه گیري حجم کار در واقع نوعی روش خاصبودجه اي نیست بلکه یکی از مبانی مدیریت منظمی به شمار می آید که در
تجزیه و تحلیل اداره کاربردهاي زیادي دارد.
ج- برآورد هزینه یکواحد کار
پساز انتخاب واحد اندازه گیري مناسب، بایستی به برآورد دقیق هزینه هاي لازم براي تکمیل یکواحد کار پرداخت ، بدین
منظور می بایست مثلا دٌر ساختمان یک واحد آموزشی مراحل مختلف کار را به مطالعات ، نقشه کشی ، اسکلت سازي ، دیوار
18
سازي ، گچ کاري ، سیم کشی برق ، لوله کشی و جز اینها تفکیککرد و سپسبا تعیین مقدار زمان لازم براي هر واحد و مشخص
ساختن متوسط مزد روزانه یا ساعتی ، به محاسبه مزد هر واحد مبادرت ورزید ، پس از این مراحل می بایست هزینه هاي مربوط
به مواد ، مصالح و استهلاكدارائی هاي ثابترا که در ساختمان به کار خواهند رفتمحاسبه کرد و رقم ریالی مجموع هزینه هر
واحد را مشخصساخت.
د- پیشبینی حجم عملیات
در این مرحله و پس از محاسبه هزینه هر واحد می بایست به پیش بینی حجم کار در سال بودجه پرداخت ، این پیش بینی بر
اساستجارب سالهاي گذشته یا طرحهاي مشابه و ویژگیهاي طرح در زمان مورد نظر صورت می گیرد.
ذ- محاسبه حجم هزینه عملیات
بدین منظور کافی است که برآورد هزینه یک واحد کار را در حجم عملیات ضرب کرد تا معادل ریالی حجم هزینه عملیات
نماینده یک ،M هزینه واحد همان فعالیت و ،Ec نماینده حجم یک فعالیت قابل سنجش و ،N حاصل شود . براي مثال اگر
NUC+MUC واحد هزینه همان فعالیتباشد کل هزینه مساوي استبا ،Uc فعالیتقابل سنجشدیگر و
-2 روشاندازه گیري کار
همانگونه که بیان گردید روش حسابداري قیمت تمام شده به لحاظ در نظر گرفتن کلیه هزینه هاي واحد کار ، روش کاملی
است اما اجراي آن مستلزم استقرار یک نظام حسابداري مالی و قیمت تمام شده پیشرفته است که در بسیاري از موسسات عملاٌ
مقدور نیست ، از اینرو روش اندازه گیري حجم کار براي برآورد هزینه هاي اداري بسیاري از موسسات توصیه می شود ، مبناي
این روش محاسبه زمان لازم براي انجام یک واحد کار است و سایر هزینه هاي که در روش قیمت تمام شده محاسبه می شود
مورد توجه نیست، در این روشرابطه حجم کار و زمان لازم براي انجام آن مد نظر قرار می گیرد.
می (SENCESS ANALYSIS) و تجزیه و تحلیل آماري (TIME STUDY ) مهمترین ابزارهاي این روش بررسیهاي زمانی
باشد .
محاسبه دقیق زمان لازم براي انجام دادن کاري معین از طریق بررسی اعمال ، ابزارها ، و وسایل »: بررسی زمانی عبارت استاز
و روشهاي خاصی که در انجام آن کار مورد استفاده قرار می گیرند ، مقدار زمان مذکور معمولباٌ بر حسبساعت- نفري که براي
« تکمیل یکواحد کار مصرف می شود تعیین می گردد ، که آنرا معیار زمانی می گویند
روشتجزیه و تحلیل آماري بر اساسبررسی مقدار کار انجام شده براي تکمیل یک واحد کار ، و زمانی که براي آن مصرف می
شود به برآورد هزینه می پردازد.
-3 استفاده از نرم
بدین منظور لازم استابتدا با جمع آوري و تجزیه و تحلیل اطلاعات لازم و مربوط به کار مورد نظر ، واحد اندازه گیري مناسب
را برگزید و سپسمدتزمان لارم براي اجراي اینکار را بر اساسواقعیات موجود تعیین کرد ، بدین ترتیبمدتزمان لازم براي
تکمیل یکواحد کار که اصطلاحاٌ نرم خوانده می شود محاسبه می گردد.
19
-4 استفاده از استاندارد
باید توجه داشت که معیار با استفاده از اندازه گیریهاي دقیق علمی محاسبه می شود و مدت زمانی را که می بایست براي انجام
یکار صرف شود تعیین می کند ، درحالیکه نرم ( هنجار) بر اساسبررسی و تجزیه و تحلیل آماري محاسبه می گردد و زمان لازم و
واقعی برايانجام دادن یککار را در عمل مشخصمی سازد.
هزینه یابی بر مبناي فعالیت
است دگرگون خواهد ساخت .در « بودجه ریزي افزایشی » روش هزینه یابی بر مبناي فعالیت فرهنگ فعلی تعیین بودجه دستگاهها را که
روش فعلی بودجه سال یا سالهاي گذشته هر دستگاه اجرایی مبناي اصلی است که همه ساله براساس شاخصهاي تعدیل نامشخص و یا
افزایش فعالیتها یا پرسنل جدید و بدون توجه به محصول تولید شده دستگاه، انجام می گیرد .در واقع قدرت چانه زنی دستگاه اجرایی
اساس تعیین بودجه را تشکیل میدهد و در غالب مواقع که بودجه پیشنهادي دستگاه با سقف تعیین شده هماهنگی و مطابقت ندارد، با
کاهش همه جانبه و با درصدي خاص، اجراي تمامی فعالیتهاي دستگاه با مشکل مواجه می شود .ضمن اینکه نظارت بر اجراي بودجه
دستگاه نیز بر پایه اصول علمی میسر نخواهد بود در روش هزین هیابی بر مبناي فعالیت تشخیصرفتارهاي هزین هاي محصولات ارایه
شده دستگاههاي اجرایی همراه با آگاهی از شقوق دیگري که م یتوانند مورد استفاده قرار گیرند، ابزار مدیریتی قدرتمندي در اختیار
مدیران قرار می دهد که:
تهیه بودجه توسط دستگاههاي اجرایی را ضابطه مند می سازد .کل هزینه هر فعالیت توسط دستگاه اجرایی مشخص می شود و امکان
مقایسه هزینه مزبور با سایر شقوق فراهم می گردد.
هزینه یابی دقیق فعالیتها، معیار خوبی را در تعیین تعرفه کالاها و خدمات در اختیار مسئولان دستگاههاي اجرایی قرار می دهد.
ناکارآیی هاي موجود در تولید کالا و خدمت با سهولت بیشتري مشخص م یگردد و مسئولان می توانند اقدامات لازم را در افزایش
ارزش یا کاهشهزینه محصولات خود بعمل آورند.
مسئولین دستگاه اجرایی درك بهتري از عوامل موثر در هزینه پیدا م یکنند و شقوق موجود براي کاهش هزینه فعالیتها از طریق تغییر
فرآیند و بکارگیري فناوري جدید را بهتر تشخیصمی دهند.
اطلاعات بدستآمده در فرآیند پیشنهادي ، گزارشگیري و نظارت بر اجراي فعالیتهاي دستگاه را تسهیل می کند.
در روشهاي هزینه یابی نیز دسته بندي هزینه ها از اولویتهاي اصلی و اساسی است . دراین روشهزینه یابی تجمیع هزینه هاي مستقیم و
غیر مستقیم بر روي اهداف هزینه اي استکه شامل : فعالیتها ، خروجی ها ، پیامدها ، افراد ، واحدهاي سازمانی ، شغل ها ، پروژه ها و
غیره که منجر به مدیریتقیمتتمام شده و افزایشکارائی فنی و اقتصادي می گردد.
روشهاي عمده اي براي محاسبه هزینه تمام شده در دنیا وجود دارد از جمله :
(Activity Based Costing ) - هزینه یابی بر مبناي فعالیت
(Job Order Costing ) - هزینه یابی شغل
20
( Process Costing ) - هزینه یابی فرآیند
( Standard Costing ) - هزینه یابی استاندارد
پرکار بردترین و متداولترین شیوه هزینه یابی در دنیا می باشد . ABC روش
یک ابزار مدیریتی است نه یک سیستم جدید حسابداري چون تمرکزش بر فعالیت هاست ولی می تواند به سیستم حسابداري ABC
کمککند تا لینکهاي مناسبرا براي اجراي حسابداري تعهديایجاد نماید.
به دركاینکه بودجه چگونه و چرا هزینه می شود کمکمی کند . ABC
به دریافتهزینه هاي فعالیتهاي پشتیبان و همچنین با تولید اطلاعات بیشتر و بهتر به تصمیم گیري بهتر کمکمی کند. ABC
سه سوال مهم در سازمانها مطرح است
-1 چه چیزي هزینه می شود ؟
-2 چگونه هزینه می شود ؟
-3 چرا و براي چه کسی هزینه می شود و براي چه هدفی ؟
افزودند . آنان ABC کوپر و کاپلان و همکار آنان جانسون در سال 1988 رویکرد جدیدي را به حسابداري و بودجه ریزي تحت عنوان
متوجه شدند که آنچه باعث هزینه می شود فعالیت است نه نیروي انسانی و تجهیزات و غیره بنابراین اگر چیدمان کارها یا همان فرآیند
انجام کار تغییر کند هزینه ها نیز تغییر می کنند لذا براي تعیین قیمت تمام شده خروجی یکفرآیند ( محصول / خدمت ) باید مجموع
هزینه هاي فعالیتهاي دخیل را محاسبه کرد.
در روشسنتی هزینه یابی ( محاسبه قیمت تمام شده ) هزینه هاي مستقیم بطور مستقیم روي خروجی ها ریخته می شود و مجموع هزینه
هاي سربار با یکنسبتثابتروي محصول یا خدمات سرشکن می گردد تا قرن 19 نسبتهزینه هاي مستقیم به غیر مستقیم 80 به 20 بود
و اگر به روشسنتی و به یکنسبت ثابتهزینه هاي غیر مستقیم را به خروجی ها سرکشن میشد خیلی انحراف در قیمت تمام شده ایجاد
نمی کرد ولی از آن به بعد ( قرن 21 ) نسبت هزینه هاي مستقیم به غیر مستقیم 20 به 80 شد سربار غیر مستقیم 80 اگر به روش سنتی و به
از آنجائیکه سربار ابتدا به تفکیک ABC نسبت ثابت به خروجی ها اختصاصیابد قیمت تمام شده را کاملا مٌنحرف می نماید. ولی در
فعالیتها و بعد به تفکیکخروجیها سرشکن میشود تفاوت قیمتتمام شده در هر یکاز محصولات یا خدمات مشهود خواهد بود .
تکنیک مدلسازي است که درآن هزینه ها در قالب منابع ، فعالیت ها و محصولات / خدمات بیان می شود . فرضیه این ABC در واقع
تکنیکآن استکه کار ( فعالیتها ) براي تولید محصولات یا خدمات انجام می شود و براي این کار از منابع استفاده می گردد.
21
عناصر اصلی در این مدل عبارتند از :
- منابع
- فعالیتها
- اهداف هزینه
- هزینه هاي منبعی ( محرکهاي هزینه منبعی )
- هزینه هاي فعالیتی ( محرکهاي هزینه فعالیتی)
عبارتند از : ABC گامهاي اصلی در مدلسازي
-1 شناسائی فعالیتها
-2 شناسائی منابع
-3 شناسائی خروجی ها ( محصولات / خدمات )
-4 شناسائی محرکهاي هزینه منابع و فعالیتها
-5 تخصیصهزینه ها
خروجی ها فعالیتها منابع
شناسائی مناسبو درستمحرکهاي منبعی و محرکهاي فعالیتهستند . ABC بعد از تعیین و شناسائی فعالیتها مهمترین اقدام در
( منظور از محركمنبع این استکه چه چیزي یکقلم از هزینه را تحریکمی کند تا این قلم هزینه کاهشیا افزایشیابد و منظور از
محركفعالیتاین استکه این محركارتباط بین فعالیتها و خروجی ها را برقرار می کند. به عبارتدیگر چه چیزي فعالیتما را
تحریکمی کند تا یکبار اتفاق بیفتد )
محركخروجی : ارتباط بین تعداد خروجی هاو میزانی که میتوان به اهداف دستیافترا برقرار میکند . یعنی هر کاري ما روزانه انجام
میدهیم ما را به اهدف سالانه برساند و این اهداف سالانه بتواند مار ا به اهداف استراتژیکبرساند . براي شناسائی محرکهاي خروجی و
پیوند دادن پیامدها به خروجی ها روشهاي دیگري مورد نیاز استاز جمله استفاده از روشکارت امتیازي متوازن که کمک می کند
پیامدها به خروجیها و فعالیتها ارتباط یابند.
22
محركخروجی محركفعالیت محركمنابع
پیامدها خروجی ها فعالیتها هزینه ها
منظور از محركمنبع این است که چه چیزي یکقلم از هزینه را تحریکمی کند تا این قلم هزینه کاهشیا افزایش یابد و منظور از
محركفعالیت این است که این محركارتباط بین فعالیت ها و خروجی ها را برقرار می کند. به عبارت دیگر چه چیزي فعالیت ما را
تحریکمی کند تا یکبار اتفاق بیفتد .
محركخروجی : ارتباط بین تعداد خروجی هاو میزانی که میتوان به اهداف دستیافترا برقرار میکند . یعنی هر کاري ما روزانه انجام
میدهیم ما را به اهدف سالانه برساند و این اهداف سالانه بتواند مار ا به اهداف استراتژیکبرساند . براي شناسائی محرکهاي خروجی و
پیوند دادن پیامدها به خروجی ها روشهاي دیگري مورد نیاز است از جمله استفاده از روش کارت امتیازي متوازن که کمک می کند
پیامدها به خروجیها و فعالیتها ارتباط یابند.
طبقه بندي هزینه ها به" :هزینه هاي متغیر "،" هزینه هاي شبه متغیر "و" هزینه هاي ثابت "است در این طبقه بندي اساس تغییرات
تولید کالا و خدمتاست که ازتغییر حجم محصول نتیجه می گردد (Unit Cost) هزینه واحد
"هزینه هاي متغیر "ارتباط مستقیمی با تغییرات حجم محصول دارند .براي مثال، هزینه کپی کردن مداركدانشآموران در یکموسسه
آموزشی با نسبت مستقیمی از ساعات مراجعه دانشآموزان تغییر می کند "هزینه هاي شبه متغیر "ارتباط با تغییرات حجم محصول پیچید
هتر است .افزایشهزینه با سطوح متعددي از حجم محصول مرتبط است .در مثال فوق، افزایش ناچیز تعداد دانش آموزان، لزوماً نیاز به
بکارگیري معلم بیشتري را ندارد .از طرفی در سطحی از افزایشتعداد دانشآموزان استخدام معلم جدید الزام آور می گردد.
"هزینه هاي ثابت "در کوتاه مدت، علی رغم تغییر در حجم محصول، تغییري نم یکنند و دردامنه وسیعی از حجم محصول ثابت م
یمانند .براي مثال، چنانچه تعداد ساعات مراجعه دانش آموزان افزایش شایان توجهی داشته باشد موسسه ممکن است مجبور به ساخت یا
ایجاد کلاس درسجدیدي شود.
روش دیگر طبقه بندي هزینه ها تفکیکآن به" :هزینه هاي افزایشی"،" هزینه هاي تعهد شده "و"هزینه هاي فرصت "است .آشنایی با
هزینه هاي افزایشی براي تصمیم گیري درخصوصافزایشیا کاهشحجم محصولات ضروري است .در تصمیم براي کاهشفعالیتفقط
آن دسته از هزینه ها باید مورد توجه قرار گیرد که با تصمیم مزبور تغییر میکند .به بیان دیگر هزینه اي استکه با کاهشحجم محصولات
حذف میگردد .هزینه تعهد شده، مربوط به فعالیتهایی می شود که قبلاً تعهد شده و قابل حذف نبوده و تصمیمات آینده در آنها تأثیري
ندارد" .هزینه فرصت "منافع از دست رفته ناشی از عدم اتخاذ تصمیم در مورد انجام بعضی از فعالیتها را شامل می گردد.
به منظور ارزیابی عملکرد نیز، هزینه ها را می توان به" قابل کنترل "و" غیرقابل کنترل طبقه بندي کرد .نکته اي که هم از دیدگاه تهیه
کننده و هم استفاده کنندگان از اطلاعات مهم استدركماهیت هزینه و طبقه بندي آن براي اهداف مختلف و حسابداري هزینه است .
روشطبقه بندي هزینه بر انتخاب فرآیند هزینه یابی موثر است .براي هزینه یابی محصول چگونگی مصرف هزینه ها توسط محصولات و
23
فعالیتها طبقه بندي آن به هزینه هاي مستقیم یا غیرمستقیم را تعیین می کند .هر چه اقلام هزینه هاي مستقیم تشخیصداده شده بیشتر باشد
به دلیل کاهشتخصیصهزینه هاي بی مورد، دقتهزینه یابی بیشتر خواهد بود.
تفکیک هزینه ها به مستقیم و غیرمستقیم بستگی به اصل قابلیت ردیابی با تخصیص هزینه ها دارد .توان تخصیص هزینه ها به فعالیتها به
عواملی چون روشتعریففعالیتها، اطلاعات موجود و دركمدیریت از ارتباط بین عملیات و هزینه ها دارد.
هزینه هاي مستقیم
هزینه هایی است که به طور اقتصادي می توان به فعالیتها یا موضوع هاي هزینه منسوب کرد .ارتباط بین هزینه و فعالیت مستقیم یا
غیرمستقیم بودن آن را مشخص می کند محصول حاصل از فعالیت ممکن است، محصول نهایی ، محصول واسطه و یا مجموعه اي از
محصولات باشد .میزان تفکیکهزینه ها بستگی به اطلاعات مورد نیازمدیریتدارد.
هزینه هاي غیرمستقیم
براي بعضی از هزینه ها ردیابی و تخصیصمستقیم آنها به فعالیت خاصی امکانپذیر نیست .اینگونه هزینه ها هزینه هاي غیرمستقیم هستند .
هزینه هاي مزبور به بیش از یک فعالیت مربوط می شوند .البته منسوب کردن این هزینه ها به هر فعالیت از طریق تعیین سهم آنها در
فعالیت امکانپذیر است .براي مثال می توان به هزینه هاي آب و برق وسوختمصرفی در یکواحد خدماتی اشاره کرد.
سایر هزینه ها
برخی از هزینه هاي انجام شده در فعالیتها ممکن است ارتباطی با محصول آن فعالیتنداشته باشد .مانند هزینه هاي بازسازي غیرمترقبه و
کاهش غیرمترقبه دارایی ها .باتوجه به اینکه این قبیل هزینه ها قابل تخصیص به محصولات نیستند، باید در هزینه یابی فعالیتها حذف
گردند.
24
کلید واژه ها
فارسی انگلیسی
Budget Execution اجراي بودجه
Performance Based Budgeting بودجه ریزي بر مبناي عملکرد
Budgeting Control کنترل بودجه اي
Allocation تخصیص
Allocation Of Funds تخصیصاعتبار
Appropriated Budget بودجه تخصیصیافته
Attribution اسناد
Based Budgeting(ZBB) بودجه ریزي بر مبناي صفر
.
Planning Programming Budgeting System (PPBS نظام طرح ریزي- برنامه ریزي و بودجه بندي
Money Article گزارشمالی
Performance Budgeting بودجه ریزي عملیاتی
25
کلید واژه ها
فارسی انگلیسی
Budget Execution اجراي بودجه
Performance Based Budgeting بودجه ریزي بر مبناي عملکرد
Process Costing هزینه یابی فرآیند
Activity Based Costing هزینه یابی بر مبناي فعالیت
Job Order Costing هزینه یابی شغل
Appropriated Budget بودجه تخصیصیافته
Standard Costing هزینه یابی استاندارد
Unit Cos هزینه واحد
WORK MEASURMENT اندازه گیري کار
TIME STUDY بررسی زمانی
Performance Budgeting بودجه ریزي عملیاتی
COST ACCOUNTING حسابداري قیمتتمام شده
SENCESS ANALYSIS تجزیه و تحلیل آماري
26
مراجع
1. حسن آبادي، محمد و علیرضا نجار صراف پاییز، .( 1384 ) نیم قرن تجربه آمریکا در نظام هاي بودجه ریزي عملیاتی .
تهران ، بهراد .
2. حسن آبادي، محمد و علیرضا نجارصراف بهار .( 1386 )مدل جامع نظام بودجه ریزي عملیاتی مدل الماس.تهران .مرکز
آموزش و تحقیقات صنعتی ایران.
3. برزوزاده ، محسن بهار ( 1390 ). بودجه ریزي عملیاتی . تهران: انتشارات سپینود.
4. شبیري نژاد، علی اکبر ( 1375 ). گستره مالی و ساختار بودجه ایران. نشر نی. چاپ اول.
5. فرج وند، اسفندیار ( 1383 ). فرآگرد تنظیم تا کنترل بودجه. انتشارات فروزش.
6. فرزیب، علیرضا ( 1381 ). بودجه ریزي دولتی در ایران. تهران: موسسه عالی آموزشو پژوهشمدیریتو برنامه ریزي.
7. قدیري اصل، باقر ( 1366 ). کلیات علم اقتصاد. تهران: انتشارات سپهر. چاپپنجم.
8. صراف، فریدون ( 1354 ). بودجه ریزي دولتی و نظام بودجه ایران. انتشارات موسسه عالی بازرگانی. چاپ سوم.
-9 علوي طبري، سیدحسین ( 1381 ). اصول تنظیم و کنترل بودجه دولتی. تهران: انتشاراتدانشگاه الزهرا. چاپ اول.
-10 عزیزي، غلامرضا ( 1385 ). فراگرد تنظیم و کنترل بودجه دولتی. تهران: شهرآشوب. چاپ سوم.
تهران: شرکتچاپ و نشر بازرگانی. چاپدوم. .« از نظریه تا سیاست » -11 بابایی، حسین ( 1381 ). بودجهریزي دولتی
-12 مجموعه مقالات اولین کنفرانسبودجه ریزي عملیاتی در ایران ، تهران بهمن 1388 .مرکز آموزشو تحقیقات صنعتی